تاریخ
نگاهی بـه معروف‌ترین زنان جاسوس تاریخ + عكس
آیـا جاسوسی حرفه‌ای مردانـه است؟ زنان درون این مـیان چه مـی‌کنند؟ معروف‌ترین زنان جاسوس چهانی بوده‌اند؟ چرا از زنان بـه عنوان مـهره‌هایی به منظور جاسوسی استفاده مـی‌شود؟ به منظور آشنایی بیشتر با جاسوسی زنان و زنان جاسوس با اين گزارش همراه شوید.

اغلب با شنیدن واژه «جاسوس»، فیلم تنبیه بدنی در در زمانهای قدیم ژاپن کره تصویر یک مرد درون ذهن‌مان شکل مـی‌گیرد. فیلم تنبیه بدنی در در زمانهای قدیم ژاپن کره حال آنکه درون طول تاریخ کم نبوده‌اند زنانی کـه با انتقال محرمانـه اطلاعات، سرنوشت جنگ‌ها و کشورها را دگرگون ساخته‌اند. فیلم تنبیه بدنی در در زمانهای قدیم ژاپن کره استفاده از زنان به منظور جاسوسی دو دلیل عمده دارد: فیلم تنبیه بدنی در در زمانهای قدیم ژاپن کره نخست آن کـه زنان سوء ظن کم‌تری را برمـی‌انگیزند. به منظور نمونـه، درون طول جنگ جهانی دوم، احتمال اینکه مردان، برخلاف زنان فرانسوی توسط نازی‌ها مورد بازجویی قرار گیرند بسیـار بالا بود. از همـین روی، درون آن دوره تعداد زنان جاسوس بـه طرز چشمگیری افزایش یـافت و دوم اينکه زنان همواره قادر بودند با استفاده از جذابیت ظاهری‌شان مردان را فریب دهند و به فاش‌ساختن اطلاعات اغوا کنند.

زنان جاسوس را حتما به دو دسته جاسوسان عادی و جاسوسانی کـه به «پرستو» شـهرت یـافته‌اند تقسیم کرد.

زنان جاسوس کـه از آنـها تحت عنوان «پرستو» نام مـی‌شود، با استفاده از نقطه ضعف سیـاستمداران و مقامات ‌ران، با بکارگیری حربه‌های ، طرح سرویس‌های اطلاعاتی متبوع‌شان را پیـاده مـی‌د.

نگاهی بـه سوابق معروف‌ترین این پرستوها نشان مـی‌دهد کـه غالب آنـها ریشـه‌ای یـهودی داشته و در خانواده‌هایی با نسب یـهودی پرورش یـافته‌اند. اینکه چه عاملی منجر بـه وجود پرستوهای بسیـار از قوم یـهود شده هست خود نیـاز بـه بحث مفصل و مستدل جداگانـه دارد اما آنچه با توجه بـه شواهد تاریخی و مصداق‌های موجود مـی‌توان گفت این هست که جاسوسی و پرورش پرستو بـه سلاحی پنـهان درون دست این قوم تبدیل شده و هریک از افراد این جامعه نـه‌چندان وسیع اما با نفوذ و هوشمند، به‌طور بالقوه توانایی تبدیل‌شدن بـه یک جاسوس یـا پرستو را دارا هستند.

جاسوسی زنان بـه عنوان «دشمن درون»

هندیـان باستان با استفاده از این واقعیت کـه حتی قوی‌ترین مردان هم ممکن هست تسلیم جذابیت زنان ‌شوند، به‌کارگیری جاسوسان و عوامل زن را بـه حد اعلای خود رسانیده بودند. زنان بـه طور خاص درون صف اول عملیـات ضدجاسوسی شرکت داشتند. درون زمان هند باستان، جاسوسان زن جاسوسان خارجی را بعد از شناسایی سیـاه‌مست مـی‌د و به قتل مـی‌رساندند.

در تاریخ چین نیز بـه جاسوسان زن اشاراتی شده است. درون «دوران بهار و پاییز» چین، یعنی 476-770 پیش از مـیلاد، حکومت «وو» درون چین حکومت همسایـه خود، یعنی «یو»، را فتح کرد و پادشاه یو، «گو جیـان» را بـه اسارت درآورد. گو جیـان بـه محض آزاد شدن بـه فکر انتقام افتاد. اما چون از نظر قوای نظامـی توان رقابت با یو را نداشت نقشـه‌ای به منظور تضعیف حکومت وو از داخل طرح‌ریزی کرد. بدین منظور، از وزیر خود خواست که تا ده تن از زیباترین زنان را انتخاب کند، که تا دو تن از آن‌ها را بـه سرزمـین وو بفرستند.

این دو زن، جاسوسان تعلیم‌دیده‌ای بودند کـه هدف‌شان تشویق «فو چای» بـه گسترش منابع نظامـی خود و شروع جنگ با همسایگانش و ایجاد اختلاف مـیان او و وزیر کاردیده‌اش بود. وزیر ارشد فوراً از نقشـه این دو آگاه شد و به پادشاه هشدار داد، اما فو چای اعتنایی نکرد. این دو زن بـه قدری توجه فو چای را از امور مملکتی منحرف ساختند کـه کشور دچار قطحی شد. سپس فو چای تحت تأثیر دو معشوقه‌ جاسوسش، جنگ با حکومت همسایـه، «کی» را آغاز کرد. گو جیـان نیز فرصت را غنیمت شمرد و پس از مدت‌ها انتظار بـه وو حمله کرد و طی جنگی 9 ساله وو را شکست داد. درون پایـان، فو چای کـه از نقشـه آن دو زن آگاه شده بود پیش از توانست یکی از آن دو را بـه قتل برساند، اما دیگری گریخت. نام این دو زن درون افسانـه‌های چین بـه عنوان وطن‌پرستانی فداکار و زنانی کـه تاریخ چین را دگرگون ساختند جاودان ماند!

در سال 1942 ميلادي نیز «فرانکلین دلانو روزولت» به منظور اطمـینان از پیروزی درون جنگ، نخستین آژانس جاسوسی آمریکا یعنی دفتر خدمات استراتژیک (office of strategic services) را تأسیس کرد و برای جذب نیرو فراخوان داد و زنان بسیـاری به منظور به این فراخوان پاسخ مثبت دادند.

زنان OSS پا بـه پای همکاران مردشان درون مناطق جنگی و دوشادوش یکدیگر بـه فعالیت پرداختند. جالب‌تر آن که، تعدادی از آن‌ها به منظور انجام عملیـات خرابکارانـه و زیر نظر گرفتن حرکت نیروهای دشمن ، با چتر وارد قلمرو دشمن شدند.

یکی از عوامل oss زنی بـه نام جولیـا چایلد بود. او بعد از کنار گذاشتن حرفه جاسوسی بـه نوشتن کتاب‌های آشپزی و اجرای برنامـه‌های تلویزیونی روی آورد، بی‌آنکه کلامـی درباره حرفه پیشینش بـه زبان بیـاورد.

جولیـا چایلد، جاسوس سابق کـه پس از بازنشستگی بـه حرفه‌ مجری‌گری پرداخت

یکی از تحلیلگران باسابقه اطلاعات آژانس امنیت ملی آمريکا (NSA)، «مری مک‌کارتی»(Marry Mac Carthy) ، بـه انتقال اطلاعات مربوط بـه برنامـه نظارتی دولت بوش و زندان‌های مخفی خارج از کشور بـه روزنامـه واشنگتن‌پست درون سال 2006 ميلادي محکوم شد. مک‌کارتی درون پی این اقدام هم شغلش را از دست داد و هم حقوق بازنشستگی خود را بعد از 20 سال کار درون فضای اطلاعاتی. او همواره ادعا کرده هست که دولت بوش درون این باره اشتباه کرده است.

براساس اطلاعات منتشره درون حجم گسترده‌ای از کتاب‌هایی کـه در سال‌های اخیر با چاپ رسیده‌، که تا چندین دهه بعد از پایـان جنگ جهانی دوم این شایعه مطرح شده بود کـه زنان درون انجام مأموریت‌ها خیلی سریع دستپاچه مـی‌شدند. بـه گفته ملیسا ماهل، یکی از سران پیشین سیـا، با این کـه 40 درصد از نیروی کار سیـا را درون سال 1991 زنان تشکیل مـی‌دادند، تنـها 17 درصد از افسران عملیـات زنان بودند. درون سال 1996، ملیسا ماهل خود که تا مدت‌ها تلاش مـی‌کرد افسران مافوق خود درون NSA را متقاعد کند که تا به او اجازه دهند خالد شیخ محمد را درون خیـابان‌های قطر «برباید». اما این اجازه بـه او داده نشد و NSA نقشـه FBI را پیـاده کرد و از دولت قطر رسماً درخواست کرد کـه این تروریست را دستگیر کنند و به آنان تحویل دهند. اما خالد محمد از این موضوع اطلاع یـافت و دیگر دیده نشد که تا سال 2001 بعد از حادثه یـازده سپتامبر کـه باور دارند طراحی نقشـه آن بر عهده او بوده است. بنا بـه گفته مقامات پنتاگون، محمد اکنون درون گوآنتانامو زندانی است.

سارا اِما اِدموندز (1898-1841)

سارا اِما ادموندز، متولد کانادا بود. او دوران کودکی بسیـار سختی داشت. پدرش همواره آرزو داشت کـه پسری داشته باشد و به همـین دلیل برخورد مناسبی با او نداشت. اِما نیز به منظور جلب رضایت پدر مـی‌کوشیده رفتار پسرانـه‌ای از خود نشان دهد و به همـه ثابت کند کـه زیر این پوست انـه، درون حقیقت پسری نـهفته است. اما چون هیچ گاه نتوانست پدر خود را راضی نگاه دارد از خانـه گریخت و به آمریکا رفت و از آن بعد آمریکا را کشور اصلی خود دانست.

وقتی نخستین فراخوان ثبت نام درون ارتش متحد آمریکا (union army) ابلاغ شد، اِما تصمـیم خود را گرفت. موهایش را کوتاه کرد، لباسی مردانـه خرید، نام فرانک تامسون را به منظور خود برگزید. او بعد از چهار بار تلاش به منظور ثبت نام درون نـهایت توانست وارد ارتش شود. درون سال 1861، اِما ادموندز یـا فرانک تامسون بـه عنوان یک پرستار مرد درون ارتش آمریکا بـه خدمت پرداخت. که تا این کـه دریـافت ژنرال مک کللان بـه دنبال فردی مناسب به منظور جاسوسی مـی‌گردد. فرانک تامسون داوطلب شد و در فرصت کوتاهی کـه داشت شروع کرد بهب اطلاعات درمورد سلاح‌ها، تاکتیک‌های جنگی، جغرافیـا و شخصیت‌های سیـاسی. هنگام مصاحبه بـه قدری همـه را تحت تأثیر توانایی‌های خود قرار داد کـه به این سمت انتخاب شد. این بود شروع فعالیت فرانک تامسون درون نقش یک جاسوس. اما تغییر شکل او بـه همـین جا ختم نشد. یک بار به منظور ورود بـه ارتش خود را بـه شکل یک مرد سیـاه‌پوست درآورد. به منظور این منظور پوست خود را با نیترات نقره بـه حدی تیره کرد کـه حتی پزشکان بیمارستانی کـه او پیش‌تر درون آن کار مـی‌کرد نیز او را نشناختند. درون یکی دیگر از مأموریت‌هایش به منظور نفوذ بـه جبهه دشمن، او خود را بـه شکل یک زن رخت‌شوی سیـاه‌پوست درآورد. سارا اِما ادموندز یـازده مأموریت موفقیت‌آمـیز را درون کارنامـه خود بـه ثبت رسانید.

او درون تاریخ 5 سپتامبر 1898 بـه مرگ طبیعی مرد. وی درون مورد حس ماجراجویی خود گفته است:

«من ذاتاً عاشق ماجراجویی، کمـی بلندپرواز، بسیـار رمانتیک هستم. اما حسن مـیهن‌پرستی راز حقیقی موفقیت من بوده است.»

سارا آرونسون (1917-1890) – پرستوی قهرمان قوم یـهود

سارا آرونسون یکی از اعضای شبکه جاسوسی یـهودی «نیلی» (Nili) بود کـه در طول جنگ جهانی اول بـه انگلیس خدمت مـی‌کرد. گاهی او را «قهرمان نیلی» مـی‌خوانند.

او درشـهر زیخرون یـاکوف درون فلسطین اشغالی (که درون آن زمان بخشی از امپراطوری عثمانی بود) بـه دنیـا آمد و در همان شـهر نیز از دنیـا رفت. وی مدت کوتاهی نیز درون استانبول زندگی کرد.

در مسیر بازگشت از استانبول بـه حیفا، آرونسون بـه چشم خود شاهد قتل عام ارامنـه بود. بنا بـه گفته حییم هرزوگ، او بعد از مشاهده این رویداد تصمـیم گرفت بـه نیروهای انگلیس بپیوندد.

پایـه گذاری حلقه جاسوسی

سارا، بـه همراه برادرانش آرون و الو یکی از دوستانش حلقه جاسوسی نیلی را پایـه‌گذاری و رهبری کرد. زمانی کـه برادرانش به منظور مأموریت مـی‌رفتند، او عملیـات جاسوسی درون فلسطین را رهبری مـی‌کرد. گاهی نیز خودش به منظور گردآوری اطلاعات به منظور انگلیس درون سرتاسر قلمرو عثمانی سفر مـی‌کرد، و اطلاعات به‌دست‌آورده را درون مصر بـه آنان تحویل مـی‌داد.

در سال 1917، الکه از انتقام عثمانی‌ها وحشت داشت، از او خواست که تا در مصر تحت‌حکومت انگلیس بماند. اما او بدون توجه بـه این هشدار، به منظور ادامـه فعالیت‌های شبکه نیلی بـه زیخرون یـاکوف بازگشت.

در سپتامبر 1917، نیروهای عثمانی کبوتر پیغام‌رسان او را بـه همراه پیـامـی رمزنویسی‌شده به منظور انگلیس گرفتند و پیـام را رمزگشایی د. درون اکتبر، عثمانی‌ها شـهر را محاصره و مردم بسیـاری را، از جمله سارا، دستگیر د. سارا آرونسون بعد از چهار روز شکنجه، و برای محافظت از همکارانش، توانست با ضرب گلوله کند.

یولاند بیکمن (1944-1911)

یولاند و جاپ بیکمن

یولاند بیکمن درون فرانسه بـه دنیـا آمد و در کودکی بـه همراه خانواده‌اش بـه لندن نقل مکان کرد. او بـه زبان‌های انگلیسی، آلمانی و فرانسوی مسلط بود.

با شروع جنگ جهانی دوم، او بـه نیروی هوایی زنان پیوست و در آنجا اپراتوری بیسیم را یـاد گرفت. بـه دلیل مـهارت‌های زبانی‌اش و توانایی کار با اپراتور بیسیم بـه فرانسه اعزام شد.

در سال 1943، با گروهبان جاپ بیکمن از ارتش آلمان ازدواج کرد، اما اندکی بعد از ازدواجشان از شوهرش خداحافظی کرد و برای بـه دست آوردن اطلاعات بـه پشت خطوط دشمن درون فرانسه اعزام شد.

به گزارش مشرق، درون 13 ژانویـه 1944 توسط گشتاپو دستگیر شد. درون پایگاه‌های گشتاپو او را مورد شکنجه قرار دادند اما او بـه حرف نیـامد. سپس او را بـه زندانی درون پاریس منتقل د. دوباره درون آنجا از او بازجویی د و او را شکنجه دادند. او را درون سلولی زندانی د. بـه گفته هم‌سلولی‌اش، هدویگ مولر، او بـه قدری آسیب دیده بود کـه «به ندرت مـی‌توانست از سلول بیرون برود». درون مـه 1944 او و دیگر عوامل دستگیرشده را بـه زندان زنان درون کارلسروهه آلمان منتقل د. بیکمن درون طول اسارت خودش را با طراحی و قلابدوزی سرگرم مـی‌کرد. با سوزنی انگشت خودش را مـی‌کرد و با خون خود بر روی دستمال توالت نقاشی مـی‌کرد. بعد از مدت کوتاهی او را بـه اردوگاه کار ا جباری داخائو منتقل د. سرانجام، درون سپیده‌دم روز 13 سپتامبر 1944 او را بـه همراه چهار زن دیگر تیرباران د و اجسادشان را سوزاندند.

تزیپی لیونی؛ پرستوی سنگدل

لیونی درون 8 ژوئیـه 1958 درون تل آویو، فلسطین اشغالی، بـه دنیـا آمد و در یک خانواده سلطنتی صهیونیستی بزرگ شد.

لیونی فعالیت خود را بـه عنوان یک عامل ممتاز موساد درون پاریس آغاز کرد. وی درون اوایل دهه 80، بخشی از «گروه پوششی» درون پاریس بود. درون آن زمان پاریس کانون مبارزه عوامل موساد با فلسطینیـان و افرادی کـه به صدام حسین درون دستیـابی بـه فنآوری هسته‌ای یـاری مـی‌رسانیدند بود.

لیونی، درست مانند تمام جاسوس‌های حرفه‌ای، که تا کنون از نقش خود درون موساد دم نزده است. اما برخی کارشناسان بر این باورند کـه او یکی از عوامل مسموم دانشمند هسته‌ای عراقی درون سال 1983بوده است.

بنا بر مصاحبه‌ای درون روزنامـه اسرائیلی یدیعوت آحارونوت، او یکی از مسئولان عملیـات «خشم خدا» درون دهه 80 بوده است. «خشم خدا» نام عملیـاتی مخفیـانـه بود کـه برای انتقام از عوامل «کشتار المپیک مونیخ» از سوی موساد اجرا شد. درون طی این عملیـات ده‌ها نفر کـه مظنون بـه دست داشتن درون کشتار مونیخ بودند ترور شدند.

لیونی درون مصاحبه‌ای از فشارهای ناشی از کار بـه عنوان یک عامل مخفی موساد و نقشش درون مأموریتی مخفی درون طول جنگ با لبنان گفته است. او حتی نمـی‌توانسته بـه اعضای خانواده‌اش بگوید کـه یک جاسوس است. وی مـی‌گوید کـه کار به منظور موساد مانند «زندگی همزمان درون دو دنیـای متفاوت بود. از یک سو، بسیـار بـه فعالیت‌هایی کـه انجام مـی‌دادم افتخار مـی‌کردم و احساس مـی‌کردم دارم بـه امنیت اسرائیل کمک مـی‌کنم. از سوی دیگر، حتما دهانم را بسته نگه مـی‌داشتم و در این باره کلمـه‌ای حرف نمـی‌زدم.». او بـه گفته خودش حاضر بود درون راه کشورش دست بـه قتل بزند. بـه گفته لیونی، «کشتار و ترور، با این کـه اقدامـی قانونی نیست، اگر درون راه کان باشد، کاملاً مشروع است.»

پرستوی سنگدل، روابط بسیـار گرمـی با خاندان آل ثانی داشته است

پس از کناره‌گیری ایـهود اولمرت از مقام نخست وزیری اسرائیل درون پی رسوایی‌های مالی سیـاسی، رقابت مـیان لیونی کـه در آن زمان وزیر خارجه این رژیم بود و شائول موفاز وزیر حمل و نقل به منظور ریـاست بر حزب کادیما شدت گرفت.

پس از گلدا مایر، لیونی دومـین نخست وزیر زن این رژیم شد. نقطه مشترک دیگر مایر و لیونی، فعالیت جاسوسی درون موساد بود. یکی از القاب لیونی «زن آهنین» بود کـه به این دلیل کـه وی بـه عنوان یک آدم‌کش و تروریست با سابقه مشـهور بود این لقب بـه وی داده شده بود. شـهرت دیگر لیونی کـه به وی داده شده بود، «گلدا مایر دوم” بود کـه وی درون واکنش بـه این نام‌گذاری گفته بود» من گلدا مایر دوم نیستم، بلکه «لیونی اول” هستم.»

لیونی درون دهه هشتاد مـیلادی نیز عامل موساد درون اروپا بود و با اسم رمز «اسپارو» یـا گنجشک، با استفاده از روابط ، اطلاعات درخواستی موساد را از شخصیت‌ها و سیـاست‌مداران اروپایی جمع‌آوری مـی‌کرد.

لیمور لیونات (نماینده کنست): لیونی یک همجنس‌باز هست و با رایس روابط عاشقانـه دارد

علاوه بر این، لیونی از حامـیان سرسخت هم‌جنس‌بازان درون اسرائیل بوده است. را همـین راستا، خود لیونی نیز متهم بـه همجنس‌بازی و داشتن ارتباط با مقام‌های سیـاسی زن است. مـهم‌ترین این اتهامات ارتباط لیونی با کاندولیزا رایس وزیر خارجه پیشین آمریکاست. براساس اخبار منتشر شده، وزیر پیشین آموزش کابینـه رژیم صهیونیستی و عضو کنست (مجلس) این رژیم «لیمور لیونات»، لیونی را بـه داشتن رابطه با رایس و علاقه این دو مقام سیـاسی بـه یکدیگر متهم کرد.

رایس نیز هیچ‌گاه وجود چنین رابطه‌ای را نـه تنـها تکذیب نکرد، بلکه تصریح کرد کـه یک همجنس‌باز هست و به منظور شریک خود نیز یک آپارتمان درون نیویورک تهیـه کرده است!**

والری پلیم؛ پرستوی سوخته

والری پلیم درون 19 آوریل 1963 درون ایـالت آلاسکا درون آمریکا بـه دنیـا آمد.

والری پلیم یکی از عوامل پیشین سیـا بود کـه تا همـین چند سال پیش هویت اصلیش مخفی بود. که تا این کـه در 14 ژوئیـه 2003 مقاله‌ای پیرامون ارتباط او با سیـا درون روزنامـه‌ واشنگتن پست با عنوان «مأموریت نیجریـه» بـه چاپ رسید. تحقیقات حاکی از آن هست که سرمنشاء این افشا خود کاخ سفید بوده است. پلیم خود بر این باور هست که علت این امر انتقاد همسرش، جو ویلسون، از دولت بوش بـه دلیل حمله بـه عراق و دروغگویی درون توجیـه این تجاوز بوده است. زمانی کـه نام او درون سال 2003 فاش شد وی رئیس نیروهای عملیـاتی مشترک سیـا درون عراق و مسئول ده‌ها افسر و تحلیلگر بود. پیش از جنگ عراق بود و او درون آن زمان بـه دنبال شواهدی به منظور اثبات این امر بود کـه صدام حسین دارای سلاح کشتار جمعی است.

والری پلیم سال‌ها درون این باره سکوت کرده بود، که تا این کـه در اکتبر 2008 طی مصاحبه‌ای با برنامـه «60 دقیقه» شبکه سی بی اس از جزئیـات کاری خود حرف زد.

والری پلیم درون کنار همسرش جو ویلسون

او بـه مدت 20 سال به منظور سیـا کار کرده و به موقعیت بالایی دست یـافته بود. به منظور انجام مأموریت‌هایش بـه سرتاسر دنیـا سفر مـی‌کرد و به گردآوری اطلاعات، جذب جاسوسان جدید مـی‌پرداخت. یکی از مأموریت‌هایش جاسوسی به منظور بخش جدید سیـا تحت عنوان «ضد اشاعه» درون سال 1998 بوده است. او خود درون این باره مـی‌گوید: «مأموریت ما این بود کـه اطمـینان حاصل کنیم «آدم بدها» بـه سلاح هسته‌ای دست پیدا نکنند.

به اذعان خود پلیم، او یکی از افرادی بود کـه از سوی سیـا به منظور اخلال درون برنامـه هسته‌ای ایران مأمور شده بود. وی درون مصاحبه با شبکه سی‌ بی اس از عملیـاتی با نام «عملیـات مرلین» پرده برداشت کـه طی آن قرار بود پلیم با همکاری سیـا نقشـه‌های جعلی طراحی و ساخت سلاح هسته‌ای بـه ایران بفروشد و پس از آن با علنی موضوع، غیرصلح‌آمـیز بودن برنامـه هسته‌ای ایران را مطرح کند. اما عملیـات مرلین هیچ‌گاه انجام نشد و با فاش شدن نام پلیم، دیگر عوامل سیـا کـه با وی همکاری داشتند نیز شناخته شدند و ضربه سنگینی بـه یکی از حرفه‌ای ترین تیم‌های عملیـاتی سیـا وارد شد.

پلیم عملیـات مشابهی را نیز درون مورد عراق انجام داده و این کشور را متهم بـه خ کیک زرد از آفریقای جنوبی کرده بود. درون آن زمان جو ویلسون همسر پلیم مأمور تحقیق درون مورد اتهام مطرح شده از سوی پلیم شد و به نیجریـه سفر کرد. اما تحقیقات وی راه بـه جایی نبرد و در مقاله‌ای تحت عنوان «آنچه درون آفریقا پیدا نشد» بـه شرح تحقیقات خود پرداخت.

گلدا مایر (مئیر)؛ مادر بزرگ پرستوها

گلدا مایر درون سال 1898 درون شـهر کیف روسیـه و در خانواده‌ای فقیر بـه دنیـا آمد و نزد پدر و ش زبان عبری و انگلیسی مـی‌آموخت. اولین همکاری وی با صهیونیست‌ها درون سن 17 سالگی و با عضویت درون یک اتحادیـه کارگری تحت حمایت آن‌ها بود.

پس از آن و در سال 1921 بـه عضویت یک سازمان صهیونیستی با مأموریت تشویق یـهودیـان به منظور مـهاجرت بـه فلسطین در‌مـی‌آید. بدین ترتیب مقدمات مـهاجرت گلدا بـه فلسطین اشغالی فراهم مـی‌شود. وی دو سال درون یک مزرعه اشتراکی اسکان داده شد و در آنجا با دیوید بن گورین اولین نخست وزیر اسرائیل آشنا شد. بن گورین از وی و همسرش مـی‌خواهد نام خانوادگی خود را از موریس – بـه دلیل شباهت بـه نام مسیحیـان – بـه نام عبری مایر (مئیر) تغییر دهد.

پرستوی یـهودی درون جوانی، افسران مصری را بـه دام خود مـی کشید

با مـهاجرت بـه بیت‌المقدس، وی فعالیت‌های سیـاسی خود را ادامـه مـی‌دهد و همـین موضوع موجب اختلاف با همسرش و در نتیجه جدایی آن‌ها مـی‌شود. مایر با شرکت درون جلسات فدراسیون کارگران یـهود و انجام مأموریت‌هایی، درون سال 1928 بـه عنوان دبیر اتحادیـه کارگران یـهود انتخاب مـی‌گردد. درون سال 1934 درون هیئت اجرایی فدراسیون کارگران یـهود مشغول بـه کار شد و در سال 1940 نیز رئیس دفتر سیـاسی این فدراسیون شد.

بن‌گورین با پایـان جنگ جهانی دوم و افزایش تلاش‌ها به منظور تشکیل دولت یـهودی، بـه آمریکا رفته و با کمک 50 مـیلیون دلاری بـه فلسطین بازمـی‌گردد و نخستین سازمان نظامـی یـهودی بـه نام هاگانا تأسیس مـی‌شود. بعد از تشکیل هاگانا، مایر بـه مأموریتی سری به منظور ملاقات با ملک عبدالله فرستاده مـی‌شود. مایر سه دوره ملاقات با ملک عبدالله برگزار مـی‌کند و از وی تضمـین‌هایی به منظور تشکیل کشور اسرائیل مـی‌گیرد. ملک عبدالله بـه وی تضمـین مـی‌دهد کـه به کشور درون حال تشکیل اسرائیل حمله‌ای صور نگیرد اما تضمـینی نمـی‌دهد کـه کشورهای دیگر بـه اسرائیل حمله نکنند. مایر درون پاسخ بـه سؤال ملک عبدالله درون مورد عجله آن‌ها به منظور تشکلی دولت یـهودی مـی‌گوید: «ما دو هزار سال به منظور تشکیل دولت یـهود صبر کرده‌ایم، باز هم مـی‌گویید عجله داریم؟»

Advertisements




[ژوئیـه | 2012 | Aleborzma's Blog | صفحهٔ 12 فیلم تنبیه بدنی در در زمانهای قدیم ژاپن کره]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sat, 21 Jul 2018 01:49:00 +0000